آیا سئو کلاه سفید اهمیت دارد؟

برخی از افراد در صنعت سئو خود را به‌عنوان کلاه سفید معرفی می‌کنند. بدین معنا که اخلاقی رفتار می‌کنند. افرادی که این نوع سئو را انجام می‌دهند معتقدند سئوهای کلاه مشکی افراد بدی هستند؛ اما به نظر می‌رسد سئو کلاه سفید و کلاه سیاه به آن اندازه که ما تصور می‌کنیم سیاه و سفید نیستند.

در ادامه به هفت نکته درباره سئو کلاه سیاه اشاره می‌کنیم و نکاتی جالب که نشان می‌دهند چقدر سئو کلاه سفید و سیاه با هم مشترک هستند.

تاریخچه سئو کلاه سفید

اگر به تاریخچه سئو کلاه سفید نگاه کنید متوجه خواهید شد بخش عظیمی از آن به روی دستورالعمل‌های وبمستر گوگل تمرکز دارد.

سه مثال از تاکتیک‌های مصلحت آمیز کلاه سفید

1. پیوندهای بازگشتی مقیاس پذیر
2. ارسال پست میهمان
3. لینک‌های پرداختی

لینک‌های پرداختی کلاه سفید بودند

برخی از افراد ممکن است از شنیدن اینکه لینک‌های پرداختی نیز در لیست تاکتیک‌های کلاه سفید قرار دارند شوکه شوند. این نوع لینک‌ها تا زمانی که گوگل شروع به مجازات کردنشان کرد در تاکتیک کلاه سفید قرار می‌گرفتند. سئو کلاه سفید از روش لینک‌های پرداختی بعنوان یک روش تبلیغاتی دفاع کرد. مساله مهم این است که گوگل حق ندارد تبلیغات مشروع و قانونی را حذف کند، بخصوص از این جهت که خود گوگل «لینک‌های پرداختی» را می‌فروخت. گوگل مدتی با این مساله همراه شد. سپس دوباره سخت‌گیری را شروع کرد. این زمانی بود که صنعت سئو کلاه سفید از لینک‌های پرداختی دور شده بود.

رند فیشکین (Rand Fishkin) یک بیانیه در سال ۲۰۰۹ منتشر کرده است که موقعیت او را در لینک‎های پرداختی مشخص می‌کرد.

1. دیگر لینک‌های پرداختی، تبلیغات پیوندی، خرید یا فروش لینک به هیچیک از مشتریان فعال خود توصیه نمی‌کنیم.
2. اینکار را به این دلیل انجام می‌دهیم که بر این باوریم ریسک آن نسبت مزیتش بالاتر است، اما هیچ دلیل قانونی یا اخلاقی برای این کار وجود ندارد.
3. وضعیت ما هم به این دلیل که احساس می‌کنیم لینک‌های پرداختی دیگر یک پیشنهاد طولانی مدت نیستند و برای کمپین‌های سئو ارزشی ندارند تغییر کرده است.

تفاوت بین سئو کلاه سفید و کلاه سیاه

همیشه تنشی بین سئو کلاه سفید و قوانین گوگل وجود داشته است. سئو کلاه سفید به دنبال راه حل‌هایی برای سو استفاده بود و زمانیکه گوگل این راهها را بست، سئو کلاه سفید هم کناره‌گیری کرد. این یک قانون تاریخی است.

سو استفاده از نقاط ضعف و متعادل کردن ریسک و پاداش یک تاکتیک چیزیست که بین سئو کلاه سفید و کلاه سیاه مشترک است. در واقع، همیشه یک تقاطعی بین این دو وجود داشته است، بخصوص در استفاده از استراتژی‌هایی که مقیاس دارند.

داستان‌هایی که کلاه سفیدها درباره کلاه سیاه‌ها می‌گویند

1. کلاه سیاه‌ها بر این باورند که از قانون بالاتر هستند

این کاملا واضح است که گوگل نکاتی را ارائه می‌دهد و می‌گوید چه چیزی برای سئو خوب است چه چیزی بد. واقعیت این است که گوگل راهنماهایی را ارائه می‌دهد که به ناشرین کمک می‌کند بفهمند گوگل از آن‌ها می‌خواهد چه کارهایی را انجام بدهند و چه کارهایی را انجام ندهند. راهنماهای گوگل، قانون نیستند. هیچ اجباری در این راهنماها وجود ندارد. آن‌ها فقط یک سری راهنما هستند.

این غیر اخلاقی است که چون مشتری شما ایده‌ای درباره این دستورالعمل‌های گوگل ندارد شما نیز آن‌ها را نقض کنید. در غیر این صورت، نقض دستورالعمل‌های گوگل به خودی خود یک موضوع اخلاقی نیست. ایده یک «کلاه سیاه» به طور کلی در موقعیتی که یک شرکت این کار را برای منافع مالی خود انجام دهد، نامناسب است.

رقابت بین سئو و گوگل

گوگل مدتهاست که در جستجوی تعریف سئو با تمرکز به روی ایجاد محتوا و ایندکس کردن بوده است. راهنمای شروع کننده سئوی گوگل به روی این موضوع که چگونه می‌توان اطمینان حاصل کرد گوگل می‌تواند یک سایت را کراول کرده و محتوای «خارق‌العاده» ایجاد کند تمرکز می‌کند.

صنعت سئو، از جمله سئو کلاه سفید، سئو را در شرایط گسترده‌تر تعریف می‌کند. سئوی کلاه سفید شامل ایجاد لینک، تحقیق به روی رقبا، تحقیق به روی کلمه کلیدی، تحقیق به روی نتایج جستجوی گوگل و درک اینکه موتور جستجوی گوگل چگونه کار می‌کند می‌شود.

اگر بخواهیم کلاه سفید و کلاه سیاه را با توجه به توصیف گوگل از سئو تعریف کنیم، هیچ تفاوتی بین یک سئو کلاه سفید و کلاه سیاه وجود ندارد. هر دو مدل سئو از استاندارد گوگل و تعریفش از بهینه سازی موتور جستجو فراتر می‌روند. محققان گوگل این رقابت بین سئو و گوگل را بازیابی اطلاعات مخالف می‌خوانند.

این ارتباط مخالف بین سئو و گوگل نیز ربطی به اخلاقی بودن ندارد. همچنین هیچ قانونی نیز وجود ندارد که بگوید باید فراتر یا کمتر از این دستورالعمل پیش بروید. قوانین و تعاریف گوگل واضح هستند و هرکسی تا روی این خط تعریف شده توسط گوگل پیش برود، هم کلاه سفید است هم کلاه سیاه.

2. کلاه سفیدها، کلاه سیاه‌ها را اندیشمندان کوتاه مدت خطاب می‌کنند

برنامه‌ریزی برای اجرای یک پلن کلاه سیاه که به سوددهی ختم شود چندین ماه تجزیه و تحلیل نیاز دارد. سئو کلاه سیاه یک مدل تجارت است که به طور مداوم در حال برنامه‌ریزی و ساخت است و هیچوقت متوقف نمی‌شود. هیچ چیز کوتاه مدتی درباره این روش کار وجود ندارد. این مدل تجارت ممکن است دستورالعمل‌های گوگل را نقض کند اما هیچ قانونی را نقض نمی‌کند. همانند سئو کلاه سفید، سئو کلاه سیاه نیز در حالت تنش و مخالفت با گوگل قرار دارد. تنها تفاوت این است که سئو کلاه سیاه رقابت سنگین‌تری با گوگل دارد.

3. سئوهای کلاه سیاه هکر نیستند

آن‌هایی که قانون را نقض می‌کنند مجرم هستند. سئو کلاه سیاه هیچ قانونی را نقض نمی‌کند و فقط با دستورالعمل‌های گوگل تناقض دارد.

کارکنان آنلاینی که قانون را نقض می‌کنند مجرم هستند و به طور کلی هیچ سئویی را اجرا نمی‌کنند. این دسته از افراد هکر هستند. بین یک هکر و سئو کلاه سیاه تفاوت‌های بسیاری وجود دارد.

4. اینکه کلاه سیاه‌ها نمی‌توانند ارزشمند باشند اشتباه است

سورپرایز می‌شوید اگر بدانید سئوهای سطح متوسط و پیشرفته در بسیاری از شرکت‌ها در گذشته اسپمرهای کلاه سیاه بوده‌اند. نام این شرکت‌ها را نمی‌گوییم، اما آن‌هایی که مدت زیادی در این مجموعه بوده‌اند می‌دانند بسیاری از نام‌های مشهوری که امروزه در این صنعت می‌شناسید کلاه سیاه بوده‌اند.

از نظر ما، که می‌دانیم چه کسی چه زمانی چه کاری انجام داده، بهترین کلاه سیاه‌ها سئو را بهتر از ۹۹% سایر افراد این صنعت می‌شناسند.

شما باید در زمینه سئو خوب باشید که بتوانید در این بخش موفق باشید. البته که آن‌ها می‌دانند چطور ارزش تولید کنند اگرنه نمی‌توانستند حالا در بالاترین سطح صنعت سئو برای موفق‌ترین برندهای جهان کار کنند.

5. امتیاز کوتاه مدت هم یک الگوی تجاری است

آن دسته‌ای که خود را بعنوان کلاه سفید می‌شناسند استراتژی‌های کلاه سیاه را متهم به شکست می‌کنند چرا که این استراتژی‌ها کوتاه مدت هستند. به این استراتژی‌ها Churn and Burn گفته می‌شود. این نشان می‌دهد چگونه کلاه سیاه‌ها یک وب‌سایت تولید می‌کنند، از آن سود می‌برند و سپس جریمه می‌شوند (یا می‌سوزند). این دیدگاه کلاه سفیدها اشتباه است. Churn and Burn یک استراتژی ضعیف نیست. این هم یک الگوی تجاری است که هروقت فرصتی داشته باشد پول سریعی بدست می‌آورد. این الگو برای افراد تنبل، نادان یا کم بودجه نیست.

6. آیا موتورهای جستجو سئو کلاه سیاه را بی ارزش می‌کنند؟

بخشی از این ماجرا که استراتژی‌های کلاه سیاه بی‌معنی هستند حقیقت دارد، اما نه همه آن. این حقیقت دارد که گوگل فرآیندهای متعددی را در برابر استراتژی‌های خشن سئو قرار داده است. هرچند، این هم حقیقت دارد که بسیاری از سئوهای شناخته شده‌ای که کلاه سفید هستند هم در حال اسپم کردنند و از زیر دست گوگل نیز فرار می‌کنند.

سئویی مناسب‌تر است که از تکنیک کلاه سیاه و کلاه سفید با هم استفاده می‌کند. هزاران صفحه و محتوای ایمیل به روی میلیون‌ها وب سایت از استراتژی‌هایی پیروی می‌کنند که سئوی آن هم کلاه سفید است هم کلاه سیاه.

کلاه سفیدهایی هستند که برای اینکه در عناوین برتر مجلات محبوب قرار بگیرند پول پرداخت می‌کنند بنابراین با عنوانی نظیر «برترین بازاریاب‌های آمریکا» در صفحه اول این مجلات قرار می‌گیرند و همه از اینکه چه کلاه سفیدهای عالی هستند شگفت‌زده می‌شوند.

اما این دروغ است، این یک تبلیغ یا توصیفی است که بابتش پول پرداخت شده. اما از آن دسته توصیفاتی است که در بین کاربران اعتماد ایجاد کرده و کمک می‌کند شهرت خوبی برای برند ایجاد شود و امتیاز خوبی در گوگل محسوب می‌شود.

اما پشت بسیاری از کلاه سفیدها کلاه سیاه وجود دارد. موتورهای جستجو سئو کلاه سیاه را بی‌ارزش نمی‌کنند. در این میان، استراتژی‌های سطح پایینی وجود دارد که بی‌معنی هستند. اما استراتژی‌های بسیاری هم هستند که کار می‌کنند.

7. سئو کلاه سیاه غیراخلاقی است

سئوهای کلاه سفید دوست دارند سئوهای کلاه سیاه را غیراخلاقی جلوه دهند. هرچند تا حدودی درست است. استفاده از سئو کلاه سیاه از طریق یک مشتری که اطلاعات کافی ندارد یک کار غیراخلاقی در سئو است.

دستورالعمل‌های گوگل درباره اخلاقیات نیستند. آن‌ها فقط قوانین گوگل هستند که باید پیروی شوند

سئو کلاه سفید درباره اخلاقیات نیست

مفهوم کلاه سفید و کلاه سیاه یک فاکتور بازاریابی است، نه یک فاکتور اخلاقی. با منفی جلوه دادن چیزی، یک کلاه سفید خودش را نیز در نور مثبت متضاد نشان می‌دهد.

آیا سئوهای self-described اخلاقی هستند؟ در نظر بگیرید برخی از سئوهای کلاه سفید لیست مشتریان خود را روی وب سایتشان قرار می‌دهند. این برای سئو به دلایل بازاریابی مفید است. اما برای مشتری سودی ندارد.

اگر یک برند بزرگ، یک آژانس سئو استخدام کند، این یک حرکت استراتژیک است که باید از نظر رقبا مخفی بماند. رقابت نیازی به دانستن ندارد.

کلاه سفیدها می‌گویند شفاف هستند و هیچ چیزی برای پنهان کردن ندارند بنابراین هیچ خطری برای مشتری وجود ندارد.

اما این ربطی به شفافیت سئو ندارد، درست است؟ این در مورد اخلاق فاش کردن این مساله است که یک مشتری یک سئو استخدام کرده است. روش بازاریابی کلاه سفید در انتشار لیست مشتری کاملا غیراخلاقی است.

منظور ما این نیست که یک سئو نباید لیست مشتری خود را منتشر کند. ما فقط به این مساله اشاره می‌کنیم که این ریاکاری است که انگشت اشاره به سمت دیگران ببریم در حالیکه خودمان مشغول انجام یک عمل غیراخلاقی هستیم.

در نهایت، اشاره کردن به دیگران و کلاه سیاه خطاب کردنشان هم یک نوع بازاریابی است. این یک تلاش برای بد نشان دادن دیگران است به طوری که متهم در مقایسه با شما خوب به نظر برسد.

اما اگر ما سئو را بر اساس توضیحات گوگل تعریف کنیم، تمامی سئوها کلاه سیاه هستند؛ چرا که تعریف گوگل محدود به ایجاد یک سایت با قابلیت کراول آسان است که بتوان محتوای آن را «خارق‌العاده» خطاب کرد.

زمان به روز رسانی کلاه رسیده

فرهنگ نشانه رفتن به سمت یک روش بازاریابی حرکت ریاکارانه‌ای است. دوگانگی کلاه سیاه و کلاه سفید غلط است. سئو کلاه سفید مفهومی است که برای اهداف تبلیغاتی ایجاد شده. توضیح بهتر آن می‌شود سئویی که با دستورالعمل‌های گوگل مطابقت دارد.

همیشه یک تنش دشمنانه‌ای بین گوگل و ناشران وجود خواهد داشت. بهترین سئوکارها این را می‌فهمند. شاید الان زمان آن رسیده که ما به طور واقع‌بینامه تنش بین صنعت سئو و گوگل را بشناسیم و سئو کلاه سفید و سئو کلاه سیاه را در یک راستا ببینیم.