آیا شما یک کارآفرین واقعی هستید؟ هرکسی آرزو دارد کارآفرین شود، یک کسب‌وکار موفق داشته باشد، با قوانین و شرایط خودش کار کند و مجبور نباشد به رئیس پاسخ دهد. افراد شجاع‌تر پیش می‌روند و شغل خود را ترک می‌کنند تا یک استارت‌آپ را شروع کنند و احتمالاً به این امید دارند که بتوانند جهان را جور دیگری بسازند.
اگر مانند بزرگانی که در زمان خود شکست خورده‌اند، از شکست در استارت‌آپ نترسید، اولین قدم در کارآفرینی را برداشته‌اید. سفر پیش رو طولانی و دشوار خواهد بود و شما اشتباهات زیادی را در طول مسیر انجام خواهید داد؛ اما اگر این همان چیزی باشد که برایتان مقدر شده است، پس این ۷ اصل را به همراه داشته باشید تا در سفرتان به شما کمک کنند.
۱. به دنبال تأیید نباشید
ایجاد کسب‌وکار از پایه به یک تلاش عظیم نیاز دارد. باید بدانید که همه مردم نمی‌خواهند شما موفق شوید. حتی خانواده و دوستانتان هم دوست ندارند، نه به خاطر اینکه شما رو دوست ندارند، حتی ممکن است عاشقتان باشند و دقیقاً به همین خاطر، آن‌ها می‌خواهند که شما همین‌طور بمانید.
والدین و یا همسرتان ممکن است نخواهند که موفق شوید چون زمان بیشتری را صرف کار خواهید کرد و در ضمیر ناخودآگاه خود، می‌دانند که این برای روابط زیان‌آور خواهد بود.
ممکن است دوستانتان بترسند که شما به‌عنوان یک فرد تغییر کنید (که قطعاً اتفاق خواهد افتاد). آن‌ها ممکن است به چیزی فکر کنند که دیگران درباره خودشان می‌گویند، با توجه به اینکه همگی از یک محل هستید، اما با این حال احتمالاً از آن‌ها ثروتمند‌تر خواهید شد.
بهتر است از نظرات دوستان و توصیه‌های خانواده برای مدتی که در حال تمرکز بر روی کسب‌وکار جدیدتان هستید، دور بمانید. به دنبال موافقت دیگران نباشید، شما به هیچ‌چیزی نیاز ندارید. این یک گام مهم است که اغلب نادیده گرفته می‌شود. توانایی جدا کردن خود از تأیید دیگران مشخص می‌کند که شما برنده یا بازنده هستید.
«افرادی که به دنبال بیشترین تأییدیه هستند، حداقل را کسب می‌کنند و کسانی که نیاز به حداقل تأیید دارند، بیشترین را دریافت می‌کنند»-«وین دایر»
۲. سرمایه‌گذاری را به بعد موکول کنید
جستجو برای پول در مراحل اولیه حیات شرکتتان، واقعاً ایده بدی است. اگر تنها بخشی از پولی را که به دنبالش هستید، قرض بگیرید، بیشتر دارایی‌های شرکتتان و یا حتی بدتر از آن، بخشی از شرکت را از دست خواهید داد.
سهام، روح شرکتتان است. با آن ملایم برخورد کنید و همیشه به خاطر داشته باشید، اگر زمان خروجتان از شرکت فرا برسد، این سهام میزان پرداختی شما را تعیین خواهد کرد. پس زمانی که مفهوم استارت آپ خود را ثابت کردید، تنها زمانی که MVP محصول خود را ساخته‌اید و حداقل یک رکورد ۳ – ۶ ماه دارید، باید به دنبال سرمایه‌گذاری خارجی باشید.
۳. مراکز رشد کسب‌وکار، سرمایه‌گذاران فرشته یا سرمایه مخاطره‌آمیز؟
این یکی واقعاً سخت است. دنیای کسب‌وکار شبیه به قلمرو حیوانات است. معمولاً ماهی کوچک توسط کوسه بزرگ خورده می‌شود، مهم نیست که سهمی را پیشنهاد می‌کنید، چقدر خوب است. این تنها به دلیل شراکت در ابتدای بازی است، شما واقعاً قدرت لازم را برای مذاکره در یک معامله سودآور ندارید.
اگر تصمیم گرفتید که به هر قیمتی با کسی شریک شوید، سعی کنید کسی را در همان صنعت انتخاب کنید؛ یعنی، اگر در فضای آنلاین هستید، نباید با سرمایه‌داران مخاطره‌آمیز که فقط به یک چهارم سرمایه و یا سرمایه‌های سالانه اهمیت می‌دهند، شریک شوید.
شما باید با کسی کار کنید که بتواند ارزشی را اضافه کند، کسی که بتواند یک جلسه در هفته با شما داشته باشد و کسی که نقشی در بخشی از شرکتتان دارد.
جواب این است که …
مراکز پرورش کسب‌وکار و سرمایه‌گذاران فرشته محلی، بهترین گزینه هستند. شما نسبت به کار با یک صندوق سرمایه‌گذاری بزرگ، آزادی بیشتری خواهید داشت. در اینجا، «محلی» یک واژه کلیدی است.
شما می‌توانید به دنبال این افراد در دانشگاه محلی‌تان بگردید. به گفته Bob Tosterud، رئیس مرکز مطالعات کارآفرینی در دانشگاه داکوتای جنوبی، سرمایه‌گذاران فرشته، معمولاً به دنبال سرمایه‌گذاری در کسبوکارهایی هستند که توسط دانشجویان جوان راه‌اندازی می‌شوند. آن‌ها در تماس با اساتید هستند، معمولاً شخصاً در تلاش‌های تجاری دخالت دارند و یا کسی را می‌شناسند که این کار را انجام دهد.
همچنین سعی کنید سرمایه‌گذاران فرشته را با استعلام از این افراد پیدا کنید:
- حسابدارتان
- وکیلتان
- اتاق بازرگانی
- انتشارات، وبلاگ‌ها و مجلات تجاری. با آن‌ها تماس بگیرید، آن‌ها به صحبت کردن با یک تاجر علاقه‌مند هستند!
- بانکتان، آن‌ها مخاطبان و شماره‌های تماس زیادی دارند!
- دنبال آژانس دولتی محلی خود بگردید که با تجارت یا کسب‌وکار سر و کار دارد
۴. از یک صفحه گسترده استفاده کنید
بسیاری از شرکت‌های نوپا فراموش می‌کنند که امور مالی خود را به‌درستی مدیریت کنند. یک صفحه گسترده برای سود و زیان شرکت، یک اجبار است. به حسابدارتان اعتماد نکنید که این کار را برای شما انجام دهد. این وظیفه کارآفرین است! حواستان به آن باشد، چون هر پنی در این مراحل آغازین ارزش دارد.
تمام مخارج خود را فهرست کنید. با خودتان صادق باشید، حتی اگر سخت باشد که ببینید ۱۲ ساعت در روز کار می‌کنید و سود و هزینه‌های شرکتتان به‌سختی برابر می‌شوند. این صداقت، دوباره تفاوت بین شکست خوردن یا برنده شدن را ایجاد می‌کند.
۵. دیدگاه خود را به‌صورت روزانه به اشتراک بگذارید
کارکنان اولیه شما احتمالاً دستمزد کمتری خواهند شد. به این ترتیب، شما باید به دنبال انگیزه بخشیدن به آن‌ها با استفاده از وسایل دیگر باشید. جلسات روزانه داشته باشید که در آن درباره اهداف شرکتتان صحبت می‌کنید.
از آنجایی که یک شرکت نوپا هستید، این جلسات شامل ۲ تا ۱۰ نفر خواهد بود. در هنگام تکرار رؤیاهای شرکت به هر یک از آن‌ها نگاه کنید. در مورد چیزهای سطحی مانند سود و یا از بین بردن رقبای خود صحبت نکنید. به شرکتتان روح بدهید. صحبت در این باره که چگونه کاری که آن‌ها انجام می‌دهند بر زندگی مشتریان شما تأثیر می‌گذارد، ارزش بیشتری به افراد دیگر می‌دهد.
در مورد این موضوع صحبت کنید که چقدر مهم است که در چیزی بسیار عالی دخیل باشند. یک شعار خوب، ساده و به یاد ماندنی بسازید. اگر اغلب به‌طور یکسان با مردم و مشتریان صحبت می‌کنید، از آن‌ها استفاده کنید. شما به چیزی شبیه به TNT نیاز دارید: «بله ما می‌توانیم!»
۶. با کارمندان خود ارتباط برقرار کنید
Timothy Leary می‌گوید: «اگر می‌خواهید نحوه واکنش مردم نسبت به خودتان را تغییر دهید، نحوه واکنش خودتان به مردم را تغییر دهید»
با کارکنان خود به‌خوبی رفتار کنید، به‌خصوص با در نظر گرفتن اینکه آن‌ها به مهارت‌های کارآفرینی شما ایمان دارند زیرا آن‌ها برایتان کار می‌کنند. از در میان گذاشتن بعضی از داستان‌های شخصی با آن‌ها نترسید؛ فقط کافی است که جنبه انسانی خود را نشان دهید.
دو اصل زیر را دنبال کنید:
- تنها آن‌ها را در مقابل همکاران خود تحسین کنید
- تنبیه/ نقد را فقط به‌صورت جلسات «رو در رو» انجام دهید
هیچ‌کس دوست ندارد جلوی دیگران مثل احمق‌ها به نظر برسد؛ بنابراین این کار را نکنید، این فقط بر بهره‌وری کارکنان شما تأثیر خواهد گذاشت؛ اما نگذارید اشتباهات نادیده گرفته شوند، این سدی برای اعتبار شما به‌عنوان یک مدیر خواهد بود. دقت کنید که مقصودتان را با قدرت بیان کنید، بدون اینکه همکارانش به انتقادتان گوش دهند. وقتی نوبت تحسین می‌رسد، بخشنده باشید و بگذارید همه بشنوند.
۷. تخصص برای مورچه‌ها است
همان‌طور که Robert A. Heinlein عادت داشت بگوید:
«یک انسان باید قادر به تعویض پوشک، نقشه کشیدن برای یک تهاجم، کشتن یک خوک، ناوبری کشتی، طراحی یک ساختمان، نوشتن غزل، تراز حساب‌های بانکی، ساخت یک دیوار، جا انداختن استخوان، دلداری دادن به یک فرد در حال احتضار، گرفتن سفارش، دادن سفارش، همکاری، به‌تنهایی عمل کردن، حل معادلات، آنالیز یک مشکل جدید، کود دهی، برنامه‌ریزی کامپیوتر، پختن یک غذای خوشمزه، به‌طور مؤثر جنگیدن، شجاعانه مردن باشد. تخصص برای حشرات است.»
داشتن یک استارت آپ، شما را تبدیل به یک جَک برای همه حرفه‌ها می‌کند. شما به‌طور مداوم با کمبود کارمند، کمبود بودجه و نقص‌های دیگر مواجه خواهید شد و همواره به دنبال یک بینش عظیم یا معجزه خواهید بود. باید بتوانید بازاریابی، پشتیبانی مشتری، امور مالی، کسب مشتری، صدور صورت‌حساب و تقریباً همه‌چیز را انجام دهید.
با این فرض که شما به دنبال سرمایه‌گذاری عظیمی نرفتید و انجام دادن تمام این کارها به خودی خود چیز خوبی است. این کار به شما موارد زیادی را از لحاظ دانستن اینکه چه چیزهایی باید از کارمندان آینده خود بپرسید، آموزش می‌دهد؛ بنابراین از اینکه وارد عمل شوید، نترسید! شما بعدها سپاسگزار خواهید بود که این کار را کردید!
از این ۷ قانون کلیدی پیروی کنید و شما در مسیر خود برای داشتن یک کسب‌وکار بزرگ خواهید بود.
