راه‌اندازی یک استارتاپ خیلی سریع رخ می‌دهد، اما تبدیل کردن آن به یک کسب‌وکار موفق زمان‌بر است. شاید برای شما نیز این سؤال به وجود آمده باشد که چقدر طول می‌کشد تا یک استارتاپ موفق داشته باشیم؟ اگر به‌طور کوتاه بخواهیم فقط یک عدد را برای این سؤال مشخص کنیم، باید بگوییم حداقل ۴ سال طول می‌کشد تا استارتاپ شما به یک تجارت واقعی تبدیل شود؛ اما شاید ۷ الی ۱۰ سال طول بکشد تا استارتاپ شما واقعاً آن‌طور که انتظارش را دارید به موفقیت برسد.
اما چه اتفاقی در چهار سال اولیه راه‌اندازی یک استارتاپ رخ می‌دهد؟ چه کارهایی باید برای داشتن یک استارت‌آپ موفق انجام دهیم؟ مواردی که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد، نکاتی هستند که کم‌وبیش برای هر استارتاپی در چهار سال اولیه رخ خواهد داد؛ بنابراین اگر تصمیم دارید یک کسب‌وکار جدید راه‌اندازی کنید بد نیست چهار سال آینده خود را با توجه به مواردی که گفته می‌شود پیشاپیش ببینید.
سال اول – همه‌چیز یک پیروزی است
زمانی که شما کسب‌وکار خود را راه‌اندازی می‌کنید، در سال اول درگیر موارد اولیه‌ای هستید که همگی برایتان موفقیت‌آمیز پیش خواهد رفت. مواردی همانند:
- ثبت شرکت
- راه‌اندازی وب‌سایت
- اخبار و معرفی کسب‌وکار راه‌اندازی شده
سال اول برایتان بسیار جذاب و هیجان‌انگیز خواهد بود، در این سال به‌طورمعمول به چند پیروزی کوچک می‌رسید که شاید موجب شود فکر کنید واقعاً پیشرفت کرده‌اید؛ اما آنچه معمولاً در این سال نصیبتان نمی‌شود، درآمد زیاد است. شاید سال اول برای شما هیچ پیشرفت مالی در بر نداشته باشد اما در مقابل به شما می‌گوید که شروع خوبی داشته‌اید. سال اول کسب‌وکار شما همانند سال اولی است که وارد دانشگاه شده‌اید؛ بنابراین نکات زیادی برای یادگیری خواهید داشت که در سال‌های آتی به کمکتان بیاید.
سال دوم – به دنبال پول می‌گردید
چند اتفاق در سال دوم رخ می‌دهد که شاید موجب شود شادمانی‌های سال اول را فراموش کنید. اول‌ازهمه، احتمالاً سرمایه و ذخیره مالی شما رو به پایان خواهد بود. آن حساب بانکی که تصور نمی‌کردید استفاده کنید نیز حالا استفاده شده است و آن یک ماه طوفانی که مشتریان خوبی کسب کرده بودید گذشته است و حالا متوجه می‌شوید فقط همان یک ماه بوده است.
حالا زمانی است که متوجه می‌شوید راه‌اندازی یک کسب‌وکار بااعتبار بخشیدن به آن‌یکی نیست. اینکه در ماه‌های اول چند مشتری داشته باشید به این معنا نیست که شما مشتریان طولانی‌مدت خواهید داشت. آن‌ها فقط مشتریان گذری بودند که وارد فروشگاه شما شده و چیزی خریده‌اند.
سال دوم زمانی است که کم‌کم نگران خواهید شد که آیا تصمیم درستی گرفته‌اید یا خیر.
شاید در این سال کمی در قرض بیفتید. همین موجب می‌شود به‌طورجدی به کسب‌وکاری که راه‌اندازی کرده‌اید فکر کنید و از خودتان این سؤال را دائم بپرسید که آیا تصمیم درستی بوده است. حالا متوجه می‌شوید حرف دیگران صحیح است «راه‌اندازی یک شرکت کار سختی است».
تنها کاری که در سال دوم می‌توانید انجام دهید این است که نگرانی و استرس خود را کنترل کنید. سعی کنید به روی اهداف کوچک تمرکز کنید تا قدم‌به‌قدم رشد کنید.
سال سوم – زمان تصمیم‌گیری است
حالا کمی با تجربه‌تر شده‌اید؛ اما هیجان سال اول به یک نگرانی تبدیل‌شده و احتمالاً فکر می‌کنید راه درستی را پیش نگرفته‌اید. شما حالا زمان زیادی را صرف سؤال پرسیدن از خودتان می‌کنید. اتفاقی که در این سال رخ می‌دهد این است، شما سال‌های گذشته را صرف معرفی و اعتبار بخشیدن به ایده‌هایتان کرده‌اید. اینکه چطور توانسته‌اید به نتیجه برسید یک پاسخ کلیدی است. اگر نمی‌توانید به روی این مسئله تمرکز کنید، تمرکزتان را به روی موارد زیر بگذارید.
- تقریباً غیرممکن است که تا در این نقطه به موفقیت رسیده باشید. اگر با خودتان درگیر هستید و احساس شکست می‌کنید، طبیعی است و شما قرار است در این نقطه در چنین وضعیتی باشید.
- شما هنوز به مرحله ایجاد یک تجارت سالم و سودآور نرسیده‌اید. تا این مرحله هنوز چند سال راه دارید. یا شاید هم هرگز به آن نرسید؛ اما چیزی که مشخص است، الآن زمان آن نیست و باید این را بپذیرید، هرچند برایتان سخت باشد.
- اینجا جایی است که از خودتان می‌پرسید آیا می‌توانید ۲ یا ۳ سال دیگر نیز به همین روال ادامه دهید. در این مرحله شما دقیقاً می‌دانید چه مسیری را پیش‌گرفته‌اید. اگر احساس می‌کنید کاری که در آن قدم گذاشته‌اید ارزش دنبال کردن ندارد، الان بهترین زمان برای واگذاری آن است.
- هیچ‌کس نمی‌داند آیا کاری که انجام می‌دهید موفقیت‌آمیز خواهد بود یا خیر، بنابراین خیلی به روی آنچه دیگران به شما می‌گویند تأکید نداشته باشید.
این مرحله دیگر ربطی به راه‌اندازی استارتاپ ندارد، حالا کسب‌وکار شما باید وارد مرحله رشد شود. شما باید تصمیم بگیرید آیا این کاری است که برایش اقدام کرده‌اید یا خیر.
سال چهارم به بعد – زمانی که معجزه رخ می‌دهد
اگر به پیشینه بسیاری از شرکت‌های بزرگ نگاه کنید، متوجه خواهید شد اغلب آن‌ها سالیان سال به روی کسب‌وکار خود پافشاری کردند تا بالاخره یک روز متوجه شدند کاری که پیش گرفتند واقعاً ارزشش را داشته است. اگر مطمئن نیستید، داستان و تاریخچه برخی از این شرکت‌ها را مرور کنید. بسیاری از آن‌ها چند سال اول را صرف پیدا کردن مسیر خود کرده‌اند. این بسیار معمول است. اینکه یک شرکت یک اپلیکیشن موبایل طراحی کرده باشد که یک شبه به موفقیت و شهرت رسیده باشد یک داستان موفقیت‌آمیز نیست بلکه بیشتر شبیه به معجزه است؛ بنابراین چنین داستان‌هایی را راهنمای خود قرار ندهید.
دلیل اصلی اینکه بسیاری از شرکت‌ها در چهار سال اول به موفقیت نمی‌رسند این است که اغلب همین مدت‌زمان طول می‌کشد تا جوانب مختلف کسب‌وکار شما شکل بگیرد یا به‌اصطلاح تصفیه شود. جوانبی نظیر کسب مشتری، توسعه محصول، پیام برند، تیم مدیریت، امور مالی و اقتصادی و موارد این‌چنینی. تمامی این موارد نیاز به تکرار و آزمون‌وخطا دارند تا به موفقیت برسند و این نیز زمان لازم دارد. اگر سه سال گذشته برایتان همانند جهنم بوده است، باید این‌گونه می‌بود؛ اما این جهنم نباید بیش از سه سال طول بکشد چراکه از سال چهارم باید همه‌چیز شکل‌گرفته باشد و شما به یک کسب‌وکار واقعی تبدیل‌شده باشید.
به نظر دشوار می‌رسد
راه‌اندازی و به نتیجه رساندن یک کسب‌وکار و داشتن یک استارتاپ موفق بسیار سخت است. این کار یک ماراتن است که باید برای رسیدن به اهداف کسب‌وکار طی شود. فراموش نکنید، برای رسیدن به موفقیت باید مسیر طولانی و زمان زیادی صرف کنید. این کاری نیست که با هیچ میانبری بتوانید طی کنید؛ بنابراین لازم است از روز اول بدانید که باید شکیبا باشید و درست تصمیم بگیرید.
امتیاز این نوشته
امتیاز
