چگونه ایدههای استارتاپی را اجرایی کنیم؟
شروع یک کسبوکار رؤیای بسیاری از افراد است و از حق نگذریم، اینکه رئیس خودمان باشیم میتواند واقعاً وسوسه کننده باشد. البته در واقعیت، تنها درصد بسیار کمی از این رؤیابافان ممکن است بتوانند شرکت خود را راهاندازی کنند.
یکی از بزرگترین موانع در مسیر راهاندازی کسبوکار شخصی این است که به ایدهای برسید که واقعاً کارساز باشد. امروز در مجله آموزشی هاست ایران، ما برخی افسانهها در مورد توسعه ایده یک استارتاپ را از ذهن شما خواهیم زدود تا شما بتوانید در نهایت به یک ایده برنده دست یابید.
ایدههای استارتاپی لازم نیست که منحصربهفرد باشند
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که افراد در موقع فکر کردن به ایدههای تجاری انجام میدهند این است که سعی دارند به ایدههایی کاملاً جدید دست پیدا کنند. هرچند که دستیابی به یک ایده تحولآفرین، فروش کسبوکار به قیمت ۱ میلیارد دلار و بازنشستگی یک رؤیای زیبا است، اما حقیقت این است که اکثر کسبوکارها بر اساس ایدههایی ساختهشدهاند که پیشتر نیز وجود داشتهاند و جدید نیستند. برای مثال، فکر کنید که هماکنون چه تعداد آژانس بازاریابی، کسبوکارهای آموزشی یا حتی لولهکش وجود دارد.
هرچند که اگر بتوانید به یک ایده سرنوشتساز و دگرگونکننده برای استارتاپ خود دست یابید که چهبهتر، اما اگر موفق به انجام این کار نشدید، نباید اجازه دهید که آن باعث صرفنظر کردن شما از راهاندازی کسبوکار خودتان شود.
اولین بودن همیشه بهترین نیست
MySpace اولین شبکه اجتماعی بود که توانست در سطح جهان نام خود را به صورتی گسترده مطرح کند. بعدها این شبکه اجتماعی توسط فیسبوک پشت سر گذاشته شد؛ اما اکنون نیز به نظر میرسد که آینده فیسبوک تضمین شده نیست.
همهچیز تغییر میکند. افراد عادتهای مختلف در پیش میگیرند. شرکتها نیز پیشنهادهای بهتر و متفاوتتری نسبت به رقبای خود را توسعه میدهند.
حریص بودن در مورد اینکه شما باید اولین کسی باشید که ایده استارتاپی خاص خود را راهاندازی میکند چیزی است که باید از آن اجتناب کنید (نه فقط به این دلیل که پیشتر گفتیم رسیدن به چنین ایدهای سخت است). در عوض، روی راهاندازی یک کسبوکار بر اساس یک ایده کارساز و برنده تمرکز کنید.
ممکن است رقبایی داشته باشید که کسبوکارهای خود را پیش از شما راهاندازی کردهاند؛ اما اگر کاری که شما انجام میدهید میتواند مثمر ثمر باشد، شما هنوز هم شانس بالایی برای موفقیت دارید.
رقابت بد نیست
وقتی صحبت از رقابت میشود، لرزه بر اندام بسیاری از مالکان کسبوکارها میافتد. هرچند که شما بعید است بتوانید کسبوکاری راهاندازی کنید که شانهبهشانه آمازون به رقابت بپردازد، اما در بسیاری از موارد، رقابت نشانهای از این است که ایده شما ارزش دنبال کردن را دارد.
حل کردن یک مشکل کافی نیست
بسیاری از ایدههای عالی تجاری از مشکلی سرچشمه میگیرند که مؤسس کسبوکار با آن مواجه بوده است، اما فقط بهصرف اینکه ایده شما میتوانید مشکلی که با آن مواجه بودهاید را حل کنید، به این معنی نیست که این ایده میتواند یک ایده تجاری باشد.
باید این احتمال را بدهید که ممکن است افراد زیادی با همان مشکل شما مواجه نشوند و بنابراین ایده شما یک کسبوکار ماندگار نخواهد بود. حتی ممکن است این مشکل از آن دست مشکلاتی باشد که افراد تمایلی به پرداخت پول برای حل آن ندارند و حتی اگر تمایلی به پرداخت داشته باشند، این پرداختی شاید به حدی نباشد که کسبوکار شما را به سودآوری برساند؛ بنابراین فقط به ایده حل مسئله خود تکیه صرف نداشته باشید.
یک ایده بهتنهایی کافی نیست
هرچند که بسیاری از افراد در مرحله تولید ایده گیر میافتند، اما ایده پردازی همه آن چیزی نیست که برای شروع یک تجارت به آن نیاز دارید. همانطور که در دو نکته قبلی گفتیم، باید ببینید که آیا اصلاً بازاری برای ایده شما وجود دارد یا خیر. برای این کار باید انجام تحقیق بازار (Market Research) و تهیه بیزنس پلن را در دستور کار خود قرار دهید. انجام این کار به شما کمک میکند تا بفهمید که آیا بیزنسی که قرار است آغاز کنید شانسی برای موفقیت دارد یا خیر.
ایده لازم نیست که در اولویت باشد
اگر منتظر یک الهام هستید، باید زمان زیادی منتظر بمانید. جرقه ایدهها باید توسط چیزی زده شود و این چیز میتواند تجربه، تحقیق یا هر دو باشد. ممکن است ایده تجارتتان از جایی سرچشمه بگیرد که شما قبلاً در آن تجربه داشتهاید (برای مثال از طریق کار)؛ اما تحقیق در یک زمینه نیز میتواند زمینهساز ایده باشد؛ بنابراین منتظر ننشینید تا یک الهام به سراغتان بیاید. بروید و یکی پیدا کنید.
نسبت به ایده انعطاف پذیری داشته باشید
گاهی اوقات ممکن است یک ایده در ابتدا خوب به نظر برسد، اما بعدها مشخص میشود که ایراداتی در آن وجود دارد. ممکن است در مرحله تحقیق بازار یا حتی شش ماه بعد از راهاندازی کسبوکارتان متوجه این موضوع شوید.
در کسبوکار، انعطافپذیری نکتهای کلیدی است و بسیاری از کسبوکارها قبل از موفقیت، سرویس یا محصول خود را تغییر میدهند. اگر ایدهتان طبق برنامهریزی پیش نرفت و نتوانست انتظاراتتان را برآورده کند، از تغییر آن هراس نداشته باشید.
برای راهاندازی یک کسبوکار به مهارتهای فناورانه نیاز ندارید
اگر میخواهید یک اپلیکیشن یا فیسبوک بعدی را راهاندازی کنید، خب ما حرفمان را پس میگیریم. شما به مهارتهای فناورانه نیاز دارید زیرا که کمک بزرگی است.
اما این نیز ممکن است که بتوانید یک کسبوکار موفق آنلاین را فقط با یک دانش محدود از فناوری راهاندازی کنید. یک محصول به شما کمک میکند تا بهسرعت و سهولت، کسبوکاری آنلاین داشته باشید و تمرکزتان را روی سایر جنبههای راهاندازی یک استارتاپ قرار دهید.
تنهایی انجامش ندهید
یک تصویر رمانتیک که در مورد استارتاپها وجود دارد این است که یک یا دو نفر در اتاقخواب خود شروع به کار میکنند و پس از مدتی کسبوکارشان به سرتاسر جهان گسترش مییابد. هرچند که تیم شما در ابتدا ممکن است کوچک باشد یا حتی وجود نداشته باشد، اما این به این معنی نیست که هیچ پشتیبانی وجود ندارد.
تعداد زیادی مشاوران و پشتیبانان کسبوکار وجود دارند که میتوانید از آنها کمک بگیرید و یک مشاوره خوب کسبوکار حتی قادر خواهد بود تا به شما کمک کند ایده استارتاپی خود را به یک کسبوکار سردمدار تبدیل کنید.
یک ایده استارتاپی خوب لزوماً نباید پتانسیل بالایی برای رشد داشته باشد
یک استارتاپ موفق نیازی ندارد که چشمم دنبال تسخیر بازارهای جهانی باشد. بسیاری از کسبوکارهای موفق بهعنوان یک کار یک نفرِ به حیات خود ادامه میدهند؛ بنابراین فقط بهصرف اینکه تجارت شما میلیونها دلار درآمد کسب نمیکند، به این معنا نیست که ایده بدی را انتخاب کردهاید. فقط باید مطمئن شوید که ایدهتان میتواند در دستیابی به اهدافی که معین کردهاید به شما کمک کند.
داشتن یک ایده خوب برای استارتاپ به این معنا نیست که باید کار روزانه خود را ترک کنید
بسیاری از کسبوکارهای موفق وقتی شروع میشوند که مالکان هنوز به کارهای روزانه تماموقت خود اشتغال دارند. برای مثال، اگر میخواهید که شغل دوم داشته باشید، میتوانید این کسبوکار را بدون نگرانی در مورد اینکه درآمدتان از کجا تأمین میشود آغاز کنید. به عبارت سادهتر، بخشی درآمدهای شغل اولتان را میتوانید برای توسعه شغل دوم خرج کنید. البته فقط مطمئن شوید که کارفرمایتان با کاری که انجام میدهید مشکلی ندارد.
به نظر شما برای راهاندازی یک کسبوکار، از ایده تا عمل چقدر راه است؟ برای اینکه یک ایده خوب را به یک کسبوکار سودآور تبدیل کنیم باید چهکارهایی انجام دهیم؟